عطاءالله مهاجرانی: تراژدی شکست اطلاعاتی و نظامی اسرائیل چگونه رقم خورد؟/ دلیل برجسته کردن نقش ایران
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۴۵۱۵۹
عطاءالله مهاجرانی در روزنامه هم میهن نوشت: روز شنبه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ برابر با ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲ روزی فراموشنشدنی در تاریخ فلسطین و غرب آسیاست. اکنون این دنیاست که ابعاد قضیه هفتم اکتبر ۲۰۲۳ را با ششم اکتبر ۱۹۷۳ و نیز از سویی با یازده سپتامبر ۲۰۰۱ مقایسه میکنند. این «روز واقعه» را چگونه میتوان تفسیر کرد؟
آوی مئیر، روزنامهنگار اسرائیلی و سردبیر هفتهنامه جروزالمپست، در روز شنبه (۷ سپتامبر)، مقاله با اهمیتی نوشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آوی مئیر به کتاب ایوب از عهد عتیق استناد کرده است. ایوب به یهوه خداوند یهود میگوید: «از آنچه از آن هراس داشتم بر سرم آمد. * مطمئن و آرام نبودم* و پریشانی مرا فراگرفت.» (باب ۳ ایات ۲۵ و ۲۶)
از سوی دیگر از بُعد تاثیرگذاری او این روز را با یازدهم سپتامبر در آمریکا و انهدام برجهای دوقلوی تجارت مقایسه کرده است. همانگونه که یازده سپتامبر به تعبیر او فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا و غرب آسیا و بلکه نظرگاه دولتها و ملتها را تغییر داد، روز واقعه نیز چنین ظرفیتی دارد، دیگر بعد از روز شنبه هفتم اکتبر اسرائیل مانند سابق نخواهد بود.
چنان که میدانیم، اسرائیل همواره از دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی خود، از موساد و شینبت بهعنوان تواناییهای ممتاز خود یاد کرده است. در واقع بسیاری از نخستوزیران و وزیران اسرائیلی از همین سازمانها و نیز سازمان نظامی به دولت آمدهاند. میتوان گفت همواره دولت اسرائیل وجه غالبش نظامی-امنیتی بوده است. افزون بر آن، شاهد همکاری نزدیک و بلکه فرماندهی مشترک موساد و سیا بودهایم. شاید بهتر از هرکسی مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا و رئیس سابق سیا در کتاب خاطرات و زندگینامه خود به این موضوع اشاره کرده است. او حتی از روابط خصوصی و نزدیکی دیدگاه خود به عنوان صهیونیست -مسیحی با یوسی کوهن، رئیس موساد یاد کرده است. در واقع سیا و موساد در منطقه غرب آسیا، اتاق فکر و فرماندهی مشترک داشته و دارند.
بدیهی است که دستگاه اطلاعاتی برخی کشورهای عربی منطقه نیز در همین حال و هوا پرواز میکنند؛ و سرانجام هزاران مامور خبرچین که در سازمانهای فلسطینی نیز رخنه کردهاند و نهایتاً تجهیزات بسیار مدرن نظارت بر منطقه غزه و همینطور شهرکهای یهودینشین اطراف غزه، حال چگونه مجموعه سازمانهای اطلاعاتی و امکانات مدرن رصد کردن زمین و هوا و دریا، در خواب بودند و ساعت ششونیم صبح شنبه، فلسطینیها، به روایت اسرائیل بیش از دو هزار راکت به سوی شهرهای عسقلان و سدیروت و حتی تلآویو، پرتاب کردند؟ چگونه گردانهای جهادی توانستند به درون شهرکها نفوذ کنند؟ و عملیات را در ۵۰ نقطه سازمان دهند؟ چگونه این گردانها به پایگاه نظامی «کفّار عزّه» حمله کردند و نظامیان اسرائیلی را به قتل رساندند و یا اسیر کردند؟
نتانیاهو چنانکه روزنامه هاآرتص روایت کرده، با تاکید گفته است: «ما با یک جنگ تمامعیار روبهرو هستیم. این جنگ است، عملیات نیست.» بسیار خوب اگر حماس و جهاد اسلامی توانستهاند یک جنگ تمامعیار را سازمان بدهند، این جنگ که کار یکی دو روز و یک هفته و یک ماه نیست. نیاز به ماهها برنامهریزی دارد. شاید به همین دلیل گزارشگر بیبیسیفارسی، از سفر رهبران حماس در مدت یکسالونیم گذشته به ایران و بیروت، برای هماهنگی همین جنگ تفسیر میکرد!
البته چنین تفسیری که میخواهد نقش ایران و یا حزبالله را پررنگ نشان دهد در بطن خود دستکم گرفتن رهبران و مجاهدان فلسطینی است. مثل همان تحلیلی که به جای اینکه مجاهدان حوثی در یمن را درست بشناسد و راز و دلایل مقاومت و جهاد مردم یمن را بفهمد، به تفسیر آسان پناه میبرد، که ایران در پس صحنه یمن است!
واقعیت این است که فلسطینیها تغییر کردهاند. دیگر فلسطینیها را با مدل سازمان الفتح نمیتوان سنجید و تفسیر کرد. تغییر دیدگاه فلسطینیها، از الفتح تا حماس و جهاد اسلامی، موجب تغییر در ساحت فلسطین شده است. اعضاء سازمان الفتح، برای بسیاری از آنان، فلسطین یک بهانه برای زندگی مرفه و تجارت بوده است. مجاهدان حماس و جهاد اسلامی برای فداشدن آمادهاند. زندگی آنان مساوی با آرمان فلسطین است.
نتانیاهو، در روز سخنرانیاش در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد، باز هم تکهمقوایی و ماژیک قرمزی در دست داشت. تا کریدور هند تا اروپا از طریق امارات- عربستان، اسرائیل را از روی نقشه نشان دهد. به نظر میرسد اگر تا سال آینده دولتش بماند، که بعید به نظر میرسد، میبایست بر همان تکه مقوا، موشکها و راکتهایی را نقاشی کند و نشان دهد که از غزه به سوی تلآویو یرتاب شدند و طرح صلح ابراهیم و نیز کریدور را تحت تاثیر قرار دادند. نتانیاهو در کتابش: «جایی زیر آفتاب»، از خاورمیانهای سخن گفته بود که اسرائیل مرکز آن است. مطابق آرزوی او اسرائیل در خاورمیانه مانند آمریکا در جهان است. به همه کشورهای منطقه علم و صنعت و کشاورزی و سیاست میآموزد!
روز واقعه به نتانیاهو و دولت او آموخت که سرکوب و اشغال و تحقیر یک ملت دوام نمییابد. ملت فلسطین مثل چراغ صاعقه میدرخشد و به تعبیر حافظ: چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد!
منبع: فرارو
کلیدواژه: اسرائیل و فلسطین قیمت طلا و ارز قیمت موبایل فلسطینی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۴۵۱۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ به بازدارندگی ایران با بازنویسی سناریوی ناکام «تحریم»
وقتی دولتمردان آمریکایی تهیه لایحه تشدید تحریمهای نفتی ایران را در کنار تحریم بیش از ۱۲ نهاد، فرد و کشتی را با ادعای نقش آفرینی در تسهیل و تامین مالی برنامه تولید پرندههای بیسرنشین ایران در دستور کار قرار دادند، معلوم شد که واشنگتن برای فروکاستن از بهانه جوییهای تل آویو در پی شکست تمام عیار نظامی در مقابل ایران، باز هم دست به دامن سیاستی شده که به اعتراف محافل و رسانههای آمریکایی راهی جز شکست نمیتوان برای آن متصور بود.
به گزارش ایرنا، این انگاره ساده اندیشانه که تحریمهای بیشتر و به صفر رساندن صادرات نفتی، روند توسعه و پیشرفت اقتصادی و میدانی ایران را متوقف میکند، همان نگاهی است که به اعتقاد ناظران، هم ایالات متحده و هم متحدانشان را در معرض مشکلات و محدودیتهای خودخواسته قرار میدهد. چه «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا که همین حالا هم در حلقهای از بحرانهای فرسایشی سیاست خارجی گرفتار شده و پروندههای ناتمامی همچون جنگ اوکراین و اقدامات نظامی تل آویو در روند جنگ غزه را پیش روی خود میبیند، این امکان را ندارد که با تشدید تحریمهای نفتی ایران در ماههای سرنوشت ساز نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری از یک سو رفتاری معنادار در ضدیت با چین از خود نشان دهد و از سوی دیگر تاثیر فاحشی بر قیمت انرژی و در نتیجه فراهم کردن زمینه نارضایتیهای داخلی در آمریکا بر جای بگذارد.
این خلاصه تحلیلی است که رسانههای غربی از «رویترز» گرفته تا «بلومبرگ» در روزهای اخیر و در اشاره به تحریمهای جدید کاخ سفید مورد توجه قرار داده اند. تا جایی که «بلومبرگ» حتی از احتمال معافیتهای اعمالی آمریکا برای ادامه صادرات نفت ایران هم خبر داده است؛ امری که به این معناست نگاه خوشبینانه آمریکا مبنی بر نتیجه بخشی نظام سختگیرانه تحریمها برای تهران رنگ باخته و فاکتور کردن تحریمهای جدید تنها راهی برای مخمصه از فشار رهبران اسرائیلی از دوش دولتمردان واشنگتن است.
شکست معنادارپیگیری سناریوی تحریمها علیه ایران پس از آن صورت گرفت که نخستین مقابله مستقیم ایران با رژیم اشغالگر فلسطین که به اعتراف بسیاری از ناظران بینالمللی از حیث تنوع و تعدد تسلیحات پیشرفته نظامی بکار گرفته شده بیسابقه توصیف شد، سیستم دفاعی اسرائیل را به چالش کشید و شکست معناداری را برای این رژیم در زمین جنگ نظامی با ایران به دنبال داشت. هر چند اسرائیل چند روز بعد با ارسال سه ریزپرنده بی خطر به یکی از پایگاههای نظامی اصفهان کوشید به حمله ایران پاسخ دهد، اما به رغم تلاش محافل رسانهای و امنیتی غرب برای بزرگنمایی این عملیات، حتی در درستی انتساب آن به اسرائیل در ساحت رسمی اخبار هم تردیدهایی جدی وجود داشت.
این اقدام در سطحی پایینتر از یک حمله قابل ارزیابی بود و تنها میتوانست نشان از آمادگی سامانههای پدافندی ایران داشته باشد و خط و نشان ادعایی رهبران اسرائیلی در روند رویارویی مستقیم با ایران را در حد خرابکاریهای مسبوق به سابقه به نمایش بگذارد. این چنین بود که نخستین حمله مستقیم ایران به اراضی اشغالی که در برابر دوربینهای پخش زنده و با شلیک صدها پهپاد و موشک بالستیک و کروز به انجام رسیده بود، پاسخی بیش از گسیل شبانه چند ریزپرنده به یکی از پایگاههای نظامی ایران نیافت.
توصیف این حمله و پاسخ به آن را حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در مصاحبه با شبکه آمریکایی «شبکه ان بی سی» به درستی مورد توجه قرار داد و کوادکوپترهای به پرواز درآمده بر فراز آسمان اصفهان را اسباببازی کودکانهای خواند که هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی را با فروپاشی رو به رو کرده است.
پاسخ کودکانه تل آویو به حمله غافلگیرانه ایران، تایید کننده این نظریه بود که دست بالای ایران در «میدان» میتواند تل آویو را بازنده قطعی هر جدال احتمالی نماید. از این رو وقتی شبکه آمریکایی «ای. بی. سی نیوز» به نقل از یک مقام آمریکایی مدعی شد که موشکهای اسرائیلی به مرکزی در ایران اصابت کردهاند، این خبر را هیچ رسانه معتبری تایید نکرد و حتی «ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی هم صرفا ترجیح داد با گفتن اینکه «ایرانیها بعد از این اقدام، ما را مسخره میکنند»، به اتفاقات اخیر واکنش نشان دهد.
تحمیل خواستها و خط قرمزهادر پی آنچه که ایران در رویارویی مستقیم با اسرائیل به منصه ظهور رساند، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه چند روز بعد از تریبون مجمع عمومی در نیویورک هم پیشنهاداتی را مطرح کرد که محصول تفسیر تلاشهای ناکام دیپلماتیک کشورها برای پایان بخشیدن به اقدامات خونین رژیم صهیونستی علیه مردم بی دفاع غزه بود؛ اقداماتی که با حمله موشکی این رژیم به ساختمان سفارت ایران در دمشق نیز نشان داد تل آویو حتی از نقض صریح اصل بنیادین مصونیت افراد و اماکن دیپلماتیک دیگر کشورها هم ابایی ندارد.
این چنین بود که وزیر امور خارجه در پی حمله نظامی ۱۳ آوریل ایران در سرزمینهای اشغالی که در استیفای حق دفاع مشروع ایران تحت حقوق بینالملل صورت گرفت و تنها براهداف نظامی این رژیم تمرکز داشت. پیشنهادات ۶ گانهای را برای پیش نویش قطعنامه مطروحه در نشست شورای امنیت مطرح کرد که مفادی همچون برقراری آتشبس فوری و دائم در تمام مناطق غزه و تبادل انسانی اسرا را مورد توجه قرار میداد.
همه این تلاشها در حالی متاثر از سعی ناکام تل آویو برای تسری بحران غزه به محیط پیرامونی ایران روی داد که به نظر میرسد همان قدر که نفوذ منطقهای ایران میتواند به یکی از مجموعه فاکتورهای موثر در پیشبرد خواستههای جبهه مقاومت و پذیرش خواستها و خط قرمزهای ایران در این زمینه شود، رایزنیهای دیپلماتیک نیز از مسیر مستقیم و غیر مستقیم بر افزایش این نفوذ تاثیر خود را خواهد گذاشت.